جدول جو
جدول جو

معنی کلنگ افکنی - جستجوی لغت در جدول جو

کلنگ افکنی
(کُ لَ اَ کَ)
کلنگ افکندن. کلنگ شکارکردن. صید کردن و بر زمین افکندن کلنگ:
یکی کاروان جمله شاهین و باز
به چرز و کلنگ افکنی تیزتاز.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ ءَ)
کنایه است از دلاور و دلیر و شجاع. پرزور. قوی:
نوک خاری نیست کز خون شکاری رنگ نیست
آفتی بود آن پلنگ افکن کز این صحرا گذشت.
نظیری
لغت نامه دهخدا
تصویری از پلنگ افکن
تصویر پلنگ افکن
دلیر، شجاع، قوی
فرهنگ لغت هوشیار